گفت‌وگویی با علی اکبر جلالی، کارآفرین حوزه IT

دکتر علی‌اکبر جلالی، کارآفرین IT و استاد دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت، همچنان که شاید بسیاری از شما بدانید کارنامه‌ای پربار در کارآفرینی به خصوص در زمینه تکنولوژی‌های پیشرفته نظیر اینترنت دارد. به گونه‌ای که اگر فعالیت‌های او در این حوزه نبود، شاید در حال حاضر، اینترنت برای خیلی از ایرانی‌ها پدیده‌ای غریب و نامانوس به نظر می‌رسید. در ادامه گفت‌وگوی خلاقیت با دکتر علی اکبر جلالی را می‌خوانید:
آقای دکتر جلالی، شما را به عنوان پدر علم IT در ایران می‌شناسند. از مسیری بگویید که برای رونق IT در ایران پیمودید و شما را به این‌جا رساند که امروز، این لقب را به شما می‌دهند.
بنده در سال ۱۳۷۳ بعد از اتمام تحصیلات‌ام که فوق دکترای برق در زمینه‌ی کنترل کامپیوتری از دانشگاه وست‌ویرجینیای آمریکا بود به ایران آمدم و متوجه شدم که هنوز اینترنت در ایران، پا نگرفته است و مردم با کامپیوتر و ابزارها و کاربردهای آن آشنا نیستند. بنابراین از همان موقع تصمیم گرفتم که در کنار رشته‌ تحصیلی‌ام که برق بود و جدای از فعالیت‌های علمی که در دانشگاه در همین زمینه داشتم، یک بحث فرهنگی در زمینه اینترنت و فناوری اطلاعات را هم در کشور پیش ببرم و به همین خاطر، یک‌سری سمینارها و سخنرانی‌هایی را برگزار کردم که بعدها این سمینارها و سخنرانی‌ها وارد صداوسیما شد و من در بیش از ۱۵۰۰ برنامه تلویزیونی و رادیویی حضور پیدا کردم. علاوه بر این، برخی از اقدامات عملیاتی را هم شروع کردیم. مثل بحث روستاها و شهرهای الکترونیکی در کشور که این‌ها را پیاده‌سازی هم کردیم. مثلا در حوزه روستاهای الکترونیکی در سال ۱۳۷۹، اولین روستای الکترونیکی را در شاهکوه ساختیم که وب‌سایت‌اش با استقبال جامعه جهانی روبه‌رو شد. سپس آمدیم اولین مرکز ICT روستایی کشور را در سال ۱۸۲ دایر کردیم که آن هم در روستای قرن‌آباد بود و متعاقب آن ۱۰هزار دفتر ICT روستایی ایجاد شد که تا چند سال پیش منشاء ۳۰هزار شغل در کشور شد و یک پروژه‌ بسیار بزرگ در کشور محسوب می‌شود. معتقدم اگر این پروژه‌های ICT روستایی در کشور نبود، امروز نمی‌دانستیم که وجه نقدی هدفمندی یارانه‌ها چگونه باید توزیع شود. الان در کلیه این دفاتر، یک بانک الکترونیکی وجود دارد که سهمیه یارانه‌های روستاییان از این طریق پرداخت می‌شود. البته پروژه‌ای که ما طراحی کرده بودیم، بسیار مفصل بود و قرار بود ۷۰۰ خدمت در آن مراکز ارائه شود؛ منتها دولت‌ها همکاری لازم را به عمل نیاوردند و این‌گونه شد که خدماتی که در این دفاتر به مردم ارائه می‌شود، شاید بیش‌تر از ۷ خدمت نباشد. خوشبختانه در حال حاضر این پروژه فعال است و در آینده نزدیک می‌توانیم آن را فعال‌تر هم بکنیم.
علاوه بر روستا، ایجاد شهرهای الکترونیک را هم در دستور کار قرار دادید؟
بله، پروژه بعدی، پروژه توسعه شهرهای الکترونیک کشور بود که در این زمینه هم کار بزرگی صورت گرفت. الان که با شما صحبت می‌کنم ۱۰۰درصد شهرهای ایران سایتی دارند به نام شهرالکترونیک. این پروژه با هدف ایجاد اشتغال صورت گرفت. تعهد کرده‌ایم که ۱میلیون شغل در ۵سال، فقط از طریق شهرهای الکترونیک ایجاد خواهیم کرد و الان در گرگان به طور رسمی، کار شروع شده است و مشغول واردکردن اطلاعات یک شهر هستیم و به امید خدا اگر موفق شویم که این طرح را به صورت قانون شهرهای الکترونیک در آوریم که بتواند دولت الکترونیک را هم در خود جا دهد، می‌تواند پروژه بسیار موثری در توسعه کشور باشد. باید بگویم این پروژه‌ها از طریق بخش خصوصی اداره می‌شود و دولت، فقط نقش هدایتی و نظارتی دارد.
خیلی‌ها در آن زمان که شما پی‌گیر بحث روستاهای الکترونیک بودید می‌گفتند، بسیاری از روستاها از امکانات زیرساختی محروم هستند و در این شرایط، بحث IT به کار آن‌ها نخواهد آمد. الان تاثیر آن اقدامات ۱۰ سال پیش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
روز اولی که ما کامپیوتر و اینترنت را به روستاها بردیم، خیلی‌ها می‌گفتند وقتی شهری‌ها هم کامپیوتر ندارند، بردن کامپیوتر به روستاها چه دردی از آن‌ها دوا می‌کند. الان شاهد هستیم که روستاها برای کشت و برداشت‌شان به اینترنت مراجعه می‌کنند و از آن آموزش می‌بینند و آماری وجود دارد که نشان می‌دهد روستاهایی که از این امکانات استفاده می‌کنند، محصولات کشاورزی بهتری را عرضه کرده‌اند و علاوه بر این می‌توان به حذف واسطه‌ها و نیز ارتقای کیفیت زندگی روستاییان اشاره کرد. البته حرف من به این معنا نیست که الان روستایی‌ها مثل شهری‌ها می‌نشینند پای کامپیوتر و می‌توانند وبگردی کنند. نه، این‌گونه نیست. در روستاها، اغلب خود یک کشاورز، پای کامپیوتر نمی‌نشیند. ولی اغلب این کشاورزان، فرزندانی تحصیلکرده دارند که آن‌ها اطلاعات تازه مربوط به کشاورزی را در اختیارشان قرار می‌دهند. بنابراین وقتی از اینترنت در روستا صحبت می‌کنیم، نظر ما بیشتر روی کیفی‌سازی تولیدات و افزایش محصولات و حتی تغییر محصولات در برخی موارد است. اگر شبکه‌ای وجود داشته باشد که به صورت آنلاین میزان کاشت، داشت و برداشت را ثبت کند، وزیر کشاورزی هم می‌تواند سطح کشت هر کدام از محصولات را بداند و بر این اساس تنظیم تولید و تنظیم عرضه صورت گیرد. این نبود سیستم‌های یکپارچه، آسیب‌های فراوانی می‌زند و باید یک روز برای آن اقدامی می‌کردیم که حالا این کار را ما شروع کرده‌ایم و موفق هم بوده‌ایم. بزرگ‌ترین جایزه خلاقیت و نوآوری را در همین حوزه ICT روستایی در جهان گرفته‌ایم. خب پس ما با نوآوری توانسته‌ایم الگویی جهانی شویم؛ آن هم بدون هزینه دولتی. الان روی شهرهای الکترونیکی، ۵سال است که به طور شبانه‌روزی کار می‌کنیم و یک ریال هم بودجه دولتی برای این کار نگرفته‌ایم. چرا؟ چون معتقدیم دولت در چند سال اخیر، دغدغه لازم را برای توسعه فناوری اطلاعات در کشور نداشته است. در حالی که در سالیان اخیر، توسعه IT باعث توسعه انسانی در بسیاری از کشورها شده است. مثلا در حوزه مدارس هوشمند، کتابی نوشته‌ایم به نام «نقشه راه مدارس هوشمند» که با کمک وزات آموزش و پرورش منتشر شده است. امروز اگر می‌بینیم کشور ما در بحث مدارس هوشمند حرفی برای گفتن دارد، بنیانش از همکاری دانشگاه و آموزش و پرورش بوده است. حداقل، بنده به عنوان مجری این پروژه تمام تلاشم را کرده‌ام تا الگوهای جهانی را مطالعه کنم و یک مدل ایرانی که با زیرساخت‌ها و فرهنگ ما همسو باشد، ایجاد کنم. ولی وقتی این کارها صورت می‌گیرد، حمایت چندانی از آن نمی‌شود. هرچند که خود ما با توجه به توانمندی تیمی که داریم، نمی‌گذاریم این مسائل بخوابد؛ ولی اگر حمایت شویم، نتایج آن ده‌ها برابر بیشتر خواهد شد. می‌خواهم بگویم سه پروژه روستاهای الکترونیک، شهرهای الکترونیک و مدارس هوشمند، کارهای بزرگ ملی‌ست که اگر بتوانیم به انجام برسانیم بخش مهمی از مسیر اشتغال و نقشه راه توسعه کشور، محقق خواهد شد.
به نظر می‌رسد در ارتباط دانشگاه با مقوله کارآفرینی، فاصله عمیقی وجود داشته است؛ شما به عنوان یک استاد دانشگاه که کارآفرین هم هستید، چه قدم‌هایی برای پُرکردن این فاصله برداشته‌اید؟
کسی که فارغ التحصیل دانشگاه است؛ اولین جایی که برای کار، فکر می‌کند در دولت است. در حالی که می‌دانیم دولت ظرفیت لازم برای جذب این حد از فارغ‌التحصیلان را ندارد. سوال این‌جاست که چرا ما یک نظام آموزشی به وجود نمی‌آوریم که هرکسی فارغ‌التحصیل می‌شود، یک کاری هم در کنارش باشد تا آن را انجام دهد؟ پس نیاز به یک تحول در این زمینه است. خوشبختانه در دانشگاه علم و صنعت از این ترم، طرحی را اجرا می‌کنیم که این‌گونه است که دانشجویان دانشکده برق که وارد دانشگاه می‌شوند از همان روز اول، یک شغل به آن‌ها پیشنهاد می‌کنیم و در چهار سال تحصیلات عالی‌شان باید روی همان شغل کار کنند. مثلا به یک دانشجوی مهندسی برق می‌گوییم شما از روز اول باید روی لامپ کم‌مصرف کار کنی و تا پایان ۴سال باید بدانی یک لامپ کم‌مصرف را در کجا تولید می‌کنند و در کجا می‌فروشند و چم‌‌وخم کار در مورد آن چگونه است تا حداقل به اندازه یک کاسبی که الان در خیابان لاله‌زار دارد، لامپ کم‌مصرف می‌فروشد، اطلاعات به دست آورد. چون این بچه‌ها اغلب وقتی فارغ‌التحصیل می‌شوند، دریایی از سینوس و کسینوس و تانژانت و کتانژانت و علم‌هایی ریاضی در ذهن، ولی هیچ کدام کاربردی نیست و ما با طرحی که از همین ترم در دانشگاه علم وصنعت اجرا می‌کنیم در پی حل این معضل بزرگ در نظام آموزش عالی و نیز ارتباط مقوله دانشگاه با کارآفرینی هستیم. من در این کشور، خودم را برای ارتقای دانایی مردم وقف کرده‌ام. از یک طرف می‌روم در روستاها و خیابان‌های‌شان را آسفالت می‌کنم و در مسجد روستا با مردم صحبت می‌کنم. از آن طرف هم ارائه‌دهنده نظریه موج چهارم، عصر مجازی و سه‌بعدی در جهان هستم و در دانشگاه‌های معتبر جهان تدریس می‌کنم و کتاب‌های من از جمله کتاب Reduced order systems در ناسا و دانشگاه M.I.T تدریس می‌شود. معتقدم باید یاد بگیریم به عنوان استاد دانشگاه، خیلی روی تربیت چند دانشجو تکیه نکنیم. چون این کشور نیازمند این است که افراد بتوانند با نوآوری و خلاقیت، پروژه‌های بزرگ ملی ایجاد کنند و زندگی ۷۰ میلیون انسان را ارتقا دهند. این مهم‌ترین ماموریتی‌ست که برای خود تعریف کرده‌ام.

 

خبرهای تصویری
پر بازدید ترین ها

نظرات ارزشمند شما

خبرنامه