بازاریابی عصب پایه (neuromarketing) چیست؟

قسمت اول 
بازاریابی عصب پایه موجب می شود که با بهره گیری از علوم روانشناسی و تکنیک ها و روش های روانشناسی، در کنار استفاده از ابزارها و تکنیک های عصب شناسی و همچنین علم مدیریت و تکنیک ها و روش های آن، رفتار مصرف کنندگان، خریداران بالقوه و مشتریان مطالعه شده و براساس آن طراحی های محصول، کانال های توزیع، چیدمان محصول، تبلیغات، کانال های ارتباط با مشتریان و کلیه امور مربوط به تجربه مصرف کننده/مشتری از خرید یا استفاده از محصول/خدمت صورت پذیرد. البته توجه کنید که در روش بازاریابی عصب پایه سعی می شود رفتارهای فرد ناشی از ضمیر ناخودآگاه او مطالعه و بررسی شود. چون تحقیقات نشان داده اند که بیش از ۹۰% تصمیمات هر فردی در ضمیر ناخودآگاه او اتفاق می افتد.
در بازاریابی عصب پایه متخصصان و محققان این حوزه از فناوری هایی مانند اف ام آر آی یا تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (FMRI= Functional Magnetic Resonance Imaging) – نوعی روش تصویر برداری ام آر آی است که فعالیت های مغز را بررسی می کند- برای سنجش تغییرات در قسمت های مختلف مغز و همچنین از نوار مغزی برای سنجش فعالیت در بخش مشخصی از مغز استفاده می کنند تا تصمیم گیری ها و قسمت های مرتبط با تصمیم گیری در مغز را مطالعه کنند.
ابزار بعدی که در بازاریابی عصب پایه استفاه می شود EEG  نام دارد 
ابزارها و روش های بازاریابی عصب پایه توسط بسیاری از شرکت های تولیدی بزرگ بویژه شرکت های تولید کننده عطر و رایحه، شرکت های تبلیغاتی و تحقیقات بازار، شرکت های رسانه ای و فیلم سازی، شرکت های طراحی محصول و بسته بندی مورد استفاده قرار می گیرد.
در ادامه چند نمونه مطالعه موردی از شرکت های بزرگی که از ابزار و روش های بازاریابی عصب پایه( neuro marketing  (استفاده کرده اند را بیان می کنیم .
•    شرکت گولبری(Golbary): این شرکت هنگامیکه می خواست از یک بازیگر جوان و جدید برای تیزر تبلیغاتی خود استفاده کند، از تکنیک ها و ابزارهای نورو مارکتینگ به منظور بررسی نظرات و افکار مردم استفاده کرد. البته توجه کنید که این شرکت سالها بود که از یک مدل معروف که پیر شده بود در تیزر تبلیغاتی خود استفاده می کرد و این مدل و بازیگر هنگامیکه متوجه شد شرکت گولبری می خواهد بازیگر خود را عوض کند و قرارداد فی مابین را نقض کند، دعوی را علیه او مطرح کرد و در کل یک هجمه رسانه ای ایجاد شد.
این شرکت به ابزارها و تکنیک ها بازاریابی عصب پایه روی آورد تا بررسی کند که آیا این هجمه و بحران شکل گرفته بر تصویر برند و فروش او تاثیر گذاشته است یا خیر . در این بررسی آزمون کنندگان هم تیزر جدید تبلیغاتی که بازیگر جوان را داشت و هم تیزر قدیمی با بازیگر معروف را به افراد مورد مطالعه نشان دادند و با استفاده از ابزارهای بازاریابی عصب پایه واکنش آنها را مطالعه کردند. جالب است که نتیجه این آزمایش و مطالعه نشان می دهد که برخلاف هجمه رسانه ای و دعاوی، افراد نظر و واکنش مغزی مثبتی نسبت به آگهی جدید تبلیغاتی داشتند.
 


•    شرکت هیوندا(Hyundai) : این شرکت در زمینه طراحی محصول از بازاریابی عصب پایه استفاده کرده است. مدیران این شرکت مایل بودند بدانند که نظر مردم و مصرف کنندگان آتی در مورد خودروهای جدید و در دست تولید و طراحی هیوندا چیست. هیوندا برای مطالعه از ابزار بازاریابی عصب پایه EEG استفاده کرد. محققان از افراد مورد مطالعه خواستند که کلاه ها مجهز به EEG را روی سر خود بگذارند و به بخش های مختلف خودرو طراحی شده اعم از سپر، چرخ ها، شیشه های جلو و غیره نگاه کنند. الکترودهای دستگاه EEG اطلاعات مربوط به واکنش های مغزی این افراد را دریافت و در تراشه های حافظه ثبت می شدند. این مطالعه بر روی ۳۰ نفر که ۱۵ مرد و ۱۵ زن بودند، انجام شد و اطلاعات مهمی را در خصوص نظر و تمایلات هر یک از این افراد درخصوص قسمت های مختلف خودرو طراحی شده هیوندا به دست آورده شد .

خبرهای تصویری
پر بازدید ترین ها

نظرات ارزشمند شما

خبرنامه