تبلیغات پنهان یعنی چه؟ روش های انجام تبلیغات پنهان کدامند؟
روش های تبلیغات پنهان
۱- با استفاده از آرم های تجاری در فیلم، کتب، بازی های کامپیوتری، مجلات و …
۲- استفاده از نام تجاری یک برند در یک فیلم، برنامه تلویزیونی، مقاله، کتب و …
۳- استفاده از آهنگ یک برند خاص در متن زمینه فیلم، برنامه تلویزیونی، بازی و …
۴- استفاده از یک محصول در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی.
به هر حال تمامی روش های تبلیغات، همچنین روش تبلیغات پنهان مزیت ها و کمبودهای بسیاری دارند که به شرح زیر است.
مزیت های تبلیغات پنهان
۱- بالا بردن حجم مشتریان
۲- بالا بردن حجم فروش نام های تجاری نمایش داده شده
۳- ایجاد روابط دو طرفه
۴- کم کردن هزینه های بالای تبلیغات
۵- پیدا کردن مخاطب به صورت گسترده
۶- انجام تبلیغات ماندگار
۷- هویت سازی و رسمی سازی برند
۸- قابل مشاهده بودن تمام مخاطبان آن تبلیغ
۹- شفاف بودن آن تبلیغ در دید مخاطبان
۱۰- ایجاد افزایش علاقه مخاطبان برای خرید محصولات و خدمات به نمایش گذاشته شده.
کمبود های تبلیغات پنهان
۱- با توجه به اینکه میزان موفقیت فیلم یا بازی کامپیوتری یا مجله و… را نمی توان از قبل پیش بینی کرده این نوع تبلیغ ریسک پذیری بسیار زیادی دارد.
۲- دید منفی بعضی از مخاطبان نسبت به این نوع تبلیغات
۳- ایجاد ریسک برای فرد تولید کننده فیلم، بازی های کامپیوتری، مجله و… .
لازم است در تهیه تبلیغات اینترنتی به موارد زیر توجه کنید.
۱- یک تبلیغ خوب اینترنتی باید توانایی جلب افراد با سلیقه های مختلف را داشته باشد.
۲- آگهی باید مختصر و مفید باشد.
۳- آگهی تبلیغاتی باید کاملا گویای مزیت های خرید محصول به صورت اینترنتی باشد.
۴- تبلیغ اینترنتی باید شفاف طراحی شود.
۵- واقعی بودن ویژگی های ذکر شده در تبلیغ اینترنتی.
بخش بزرگی از دنیای تبلیغات مربوط به تبلیغات پنهان اینترنتی است، اما در این گونه تبلیغات باید از هر گونه زیاده روی پرهیز کرده تا مخاطبان دچار دلزدگی نشوند، البته در دیگر تبلیغات از قبیل تیزرهای تلویزیونی و رادیویی نیز نباید زیاده روی کرد تا مخاطبان خاص این رسانه نسبت به آگهی های تبلیغاتی دلزده نشوند.
شما می توانید از رسانه های اجتماعی جدید مانند twitter، facebook، linkedin Instagram و… به تبلیغ محصولات و خدمات خود بپردازید تا از زیاده روی در تبلیغات سنتی جلوگیری شود. لازم به ذکر است که با کمک گیری از تمامی کاراکترهای تبلیغاتی (البته به اندازه) می توانید به صورتی هوشمندانه قسمتی از بازار هدف خود را به تسخیر در آورید.
۵ اشتباه در بازاریابی که میتواند تجارت الکترونیک شما را به نابودی بکشاند
۱- عدم سرمایهگذاری روی برند و نداشتن تجربیات آنلاین
زمانی که از طریق سایت یا پایگاهی مثل آمازون محصولاتتان را می فروشید، به یاد داشه باشید که افراد کتابها را بر اساس جلدشان قضاوت میکنند.
خصوصاً اگر می خواهید که از طریق شرکت یا سایتی شخصی محصولاتتان را بفروشید، به یاد داشته باشید که کل تجارت الکترونیک درباره ترغیب بصری مشتریان است و اینکه آنچه را که قصد خریدش را دارند قبل از خرید، ببینند. میبینم که برندها و افراد بسیاری هزاران دلار در بازاریابی محصولاتی هزینه میکنند که عکسهایی نامرغوب و تار و مبهم از آنها گرفته شده؛ محصولاتی که به وضوح برندسازی ضعیفی دارند.
برندسازی همه چیز است. در واقع بیشتر محصولاتی که در بازار هستند کیفیت یکسانی دارند. تقاوت تنها در ظاهر و برند آنها است.
۲- رساندن پیام نادرست در زمان نامناسب
در هر صورت شما فروشندهاید. چه محصولات را خودتان میسازید چه عمده فروش هستید و از حاشیه سود پول در میآورید، کسبوکارتان بستگی به دسترسی به مشتریان و تحت پوشش گرفتن آنها است. همین!
برهمیناساس، با مشتریانتان در مکان درست، در زمان مناسب با پیامهایی که در ذهنشان انعکاس داشته باشد، صحبت کنید. این یک بخش از معادلهای که افراد میپندارند قادر به انجامش هستند. اینکه تصمیم بگیرید که در آژانس بازاریابی سرمایهگذاری نکنید یا نویسندگان آگهیهای تجاری را استخدام نکنید چون از کیفیت پیام رسانی شان اطمینان ندارید بخش دیگری از معادله اشتباههات شما است.
پس اتفاقی که میافتد این است که در قدم بعدی در تلاش هستید تا به زبان مشتریانتان صحبت کنید یا بدتر از آن آنها اصلاً به شما توجه نمیکنند. به این دلیل است که اجزای تحقیق ابتدایی را نادیده گرفتهاید و از پایگاههایی مثل توییتر استفاده میکنید باوجود آنکه مشتریانتان در فیسبوک هستند، یا پولتان صرف تبلیغات در گوگل میکنید در صورتیکه میتوانستید روی افراد تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی یا و غیره سرمایهگذاری کنید.
پس چون افرادی هستند که در چنین استراتژیهای بازاریابی تخصص دارند، بهتر است کار را به آنها واگذار کنید. بنابراین اگر نمیخواهید پولی بپردازید تا فرد دیگری این کار سنگین را برایتان انجام دهد، میتوانید بخشی از زمانتان را به شناخت دقیق مشتریان، مکانهایی که در آنها حضور دارند و اینکه چه چیزی را بیشتر از همه میپذیرند، اختصاص دهید.
همه اینها ما را به سمت سومین اشتباه سوق میدهد…
۳- چیزی را که به کارتان میآید و آنچه که به دردتان میخورد را ارزیابی نمیکنید.
خیلی جالب است که بدانید چه تعداد از افراد اقدام به تجارت الکترونیکی میکنند بدون درک اینکه چگونه میتوانند در آن موفقیت کسب کنند. یا حتی بدتر از آن خیلی ساده بگویم، هیچ چیز را ارزیابی نمیکنند!
وقتی میگویم «ارزیابی»، منظورم این نیست که پِیجتان را رفرش کنید تا ببنید چقدر درآمد داشتهاید. منظورم این است که خود را در جریان بازار قرار دهید و بدانید کدام تاکتیکهای بازاریابی، محرک فروش هستند و کدام یک در وضعیت بحران مفید واقع میشوند. منظورم آن است که بتوانید دادههای مشتریان را ببینید و مشتریان هدف تان را واضحتر و واضحتر ببینید. منظورم ارزیابی واقعی است.
اگر هیچ ایدهای در مورد چگونگی عملکرد کسبوکار و عملکرد دیدگاه تحلیلی ندارید، پس یک کتاب الکترونیکی در زمینه تجزیهوتحلیل تجارت الکترونیک مطالعه کنید. چنین کتابی به خوبی آموزش میدهد که چه چیزی را ارزیابی کنید و چرا.
۴- اجازه نمی دهید تا شخص دیگری وظایف سنگین شما را بر دوش گیرد (به معنای واقعی کلمه)
کسبوکارهای بسیار زیادی مبتنی بر تجارت الکترونیک هستند که کارشان را از گاراژ، خوابگاه دانشجویی و غیره شروع کردهاند، ولی این مکانها، جایی نبوده که در ماندگار شوند، و نشدند.
این مشکل معمولاً ناشی از کسی است که نمیخواهد کنترل را از دست بدهند، یا از اینکه شخص دیگری نتواند مثل خودش وظایف را انجام دهند، هراس دارد. ولی واقعاً چکار میخواهید بکنید؟ میخواهید چند سال دیگر کپه ای از جعبههای محصولات در خانه ان روی هم انباشته شوند؟
برای آنکه کسبوکار مبتنی بر تجارت الکترونیک خود را بسنجید، واقعاً نیاز دارید تا از سازمانهای حملونقل استفاده کنید. یعنی اینکه فرد دیگری را استخدام کنید تا موجودی انبارتان را نگهداری و حمل کند، در اینصورت میتوانید بر محرکهای فروش تمرکز کنید. در واقع حملونقل بخش بزرگی در تجارت الکترونیک است چنانچه بسیاری از شرکتها به طور کلی وظیفه شان انجام این بخش از امور شرکتهای دیگر هستند.
۵- مقیاس بندی نواحی ناشناخته
شاید این یکی بدترین اشتباهات باشد.
تنها به خاطر اینکه جریان نقدینگی دارید یا فرصت این را دارید تا بین بازار های مختلف تصمیم بگیرید، ضرورتاً به این معنی نیست که از پس کارهایتان بر میآیید. بسیاری از افراد موفقیت را تنها در یک بخش ناب بازار می بینند و به طور خودکار و میپندارند که این بخشها در هر جای دیگری نیز رشد میکنند.
بگذارید چیزی را بگویم. میتوانید به شکل موفق شوید مگر آنکه جایی را که می خواهید در آن قدم بگذارید بشناسید که چنین شرایطی خیلی به ندرت اتفاق میافتد.
موفقیت شاخص خوبی برای تعیین حرکت بعدی نیست. موفقیت به عنوان شاخصی برای تعیین اعتبار جاگاهتان خوب است اما دانشی قیمتی است که باید شما را به جلو سوق دهد. به جای اینکه تلاش کنید تا وارد بخشبندیهای بازار یا ابزارهای محبوب و مد روز شوید، چگونگی ارزیابی کسبوکارتان به روشهایی که در آن توانمنداید را برررسی کنید. برای مثال: اگر در کسبوکار فروش خودکار هستید محصول بعدیتان دستبند نباشد. مثلاً مجله یا کوله پشتی تولید کنید.
آنچه را که در مرحله بعدی میخواهید بسازید، چگونگی حصول موفقیت و عزم و ارادهای را که هم اکنون دارید را بررسی کنید نه آنچه که را که دیگری به خوبی میفروشد.
نظرات ارزشمند شما