در جایگاه یک کارآفرین، چگونه باید برای آینده آمادگی داشته باشم؟

بررسی و تحقیق در مورد ایده‌های کارآفرینانه، کاری بسیار مهم و حیاتی است. لازم است قبل از اینکه قدم بزرگ بعدی را در زندگی بردارید حتماً به این موضوع به صورت جدی فکر کنید .
ضمناً، وقتی نمی‌خواهید دستورالعمل خاصی را دنبال کنید؛ اجازه دهید تا مهارت‌ها و تجارب کارآفرینی‌تان به طور طبیعی رشد کنند. سایر افراد نیز می‌توانند برای تبدیل شدن به کارآفرین از نقطه الف به نقطه ج بروند. منظورم چیست؟ خب، می‌دانید می‌خواهید کارآفرین شوید، اما تجربه، تیمی حامی، تجارب مربوط به صنعت و آن لحظه کلیدی که هنگام ایجاد کسب‌وکار به وجود می‌آید را ندارید. تقصیر شما نیست، فرصت نداشتید تا در این زمینه کار کنید.
شدیداً پیشنهاد می‌کنم تا با تجارب مختلفی که در زندگی، تحصیلات و کسب‌وکارتان داشته‌اید، با ذهنی باز و روشنفکرانه برخورد کنید. هرچه قبل از تبدیل شدن به کارآفرین با آن مواجه می‌شوید، اطلاعات پیشین و مجموعه‌ای از تجربیاتی عملی است که شما را برای راه‌اندازی کسب‌وکار آماده می‌کند. مطمئناً هنگامی‌که برای بار اول، دوم، سوم و غیره کسب‌وکارتان راه‌اندازی می‌کنید، چندین اشتباه مرتکب می‌شوید، اما اکنون زمان آن رسیده تا خودتان در معرض انواع مختلفی از تجربیات قرار دهید. فرض کنید سرتان مثل اسفنج است و سعی کنید تا آنجا که ممکن است آن را با انواعی از اطلاعات و تجربیات پر کنید.
برای تبدیل شدن به کارآفرین موفق، ویژگی‌ها و خصوصیت‌های زیادی وجود دارند که همگی‌شان نیز مهم هستند. گرچه یکی دو ویژگی مهم‌تر از بقیه‌اند، چون در هدایت خود من به عنوان کارآفرینی جوان بسیار کمک‌کننده بودند.
اولین مورد شجاعت است. باید شانس‌تان را در هر چیزی امتحان کنید حتی اگر خلاف عرف‌های اجتماع باشند. شجاعت پایه و اساس بسیاری از شرکت‌های سریع الرشد است. در بسیاری از موارد، این شرکت‌ها صرفاً مشتریان‌شان را از شرکت‌ها و صنایع دیگر می‌ربایند، تنها به دلیل ارزش پیشنهادی برتر و متفاوتی که دارند.

 

دومین مورد صداقت است. می‌بایست بتوانید صداقت و پیرو اخلاقیات بودن‌تان را نشان دهید. درغیراین‌صورت، افرادی که برای‌تان بسیار با اهمیت هستند- مشتریان، کارکنان و سرمایه گذاران‌تان- به ماهیت اصلی‌تان پی خواهند برد.

 

سومین مورد اخلاق کاری است. باید بتوانید زمانی را برای ساختن شرکت جدید اختصاص دهید. اصلاً کاری سریع و آسان نیست. احتمالاً سخت‌ترین کاری است که در زندگی انجام می‌دهید، همانطور که برای من هم کار سختی بود، اما اگر همان کاری است که واقعاً می‌خواهید انجامش دهید، ارزشش را دارد.

 

چهارمین مورد، مسئولیت‌پذیری است. وقتی همه چیز به خوبی پیش می‌رود، هم از نظر مالی و هم از نظر شخصی، به عنوان یک برند تجاری شکوفا می‌شوید. با این‌حال، نباید مغلوب رویدادهایی شوید که در شرکت‌تان اتفاق می‌افتند. اشتباهاتی که رخ می‌دهند ممکن است از جانب شما نباشند، اما همچنان باید پاسخگو و مسئولیت‌پذیر بمانید.

 

پنجمین مورد، استقامت است. باید بتوانید خود را به سمت اهداف و کسانی که شما را به اهداف‌تان می‌رسانند، هدایت کنید. این مورد بیشتر به کسب‌وکارها اطلاق می‌شود، خصوصاً شرکت‌هایی که در مراحل ابتدایی عمر خود هستند، زیرا چنین شرکت‌هایی شناخته شده نیستند. اگر در تلاش برای به دست آوردن مشتری بالقوه هستید ولی مشتریان شما را رد می‌کنند، باید بتوانید کمی آنها را تحت فشار قرار دهید تا بفهمید چه کارهایی را ، چرا می‌توانید انجام دهید تا محصولات یا خدمات‌تان را امتحان کنند. شاید با چند تماس پیگیرانه یا ملاقات در دفترشان اینکار امکان‌پذیر باشد. البته، نباید در نظرشان آزار دهنده باشید، ولی باید خود را برای رسیدن به اهداف‌تان به زحمت بیاندازید.

 
خبرهای تصویری
پر بازدید ترین ها

نظرات ارزشمند شما

خبرنامه