۵ عادت روزانه موفق‌ترین کارآفرینان جهان

روحیه کارآفرینی آتش امیدی در قلب و ذهن مردم سراسر دنیا می‌افروزد. در اکثر موارد، کارآفرینی، سفری نمادین است، سفری که افراد را به نقاط دور از دسترس ذهن‌شان می کشاند. عمیق‌ترین امیدها و رویاهای‌ شان را آشکار می‌کند، مسیر خودشناسی و نهایتاً استقلال مالی را روشن می‌سازد.
با اینحال، همانقدر که راه اندازی کسب‌وکار جدید فریبنده به نظر می‌آید، مملو از چالش‌هایی است که مستقیماً افراد را به درونی‌ترین نقاط وجودشان می‌کشاند. سفری است با جاده‌هایی طولانی و طوفانی که افراد را در دریایی از نا امیدی و مبارزه می‌چرخاند و به این سو و آن سو می‌کشاند، باید با تاریک‌ترین و بارزترین ترسهای‌مان دست و پنجه نرم کنیم و مجبور می‌شویم تا خشمگینانه مبارزه کنیم و به سواحل امید و آسایش برسیم.
واضح است که راه‌اندازی کسب‌وکار آسان نیست. ولی این را به نوآوران بی‌باک، که هدف‌شان دستیابی به موفقیت‌هایی چشمگیر است، نگویید. این را به کارآفرینانی که در کل زندگی‌شان، در مورد توانایی‌هایی‌شان؛ تردید داشته اند و سؤالات بسیار را تحمل کرده‌اند، نگویید. این مسائل در ابتدای راه آنها را وحشت زده و منصرف می کند.

 

با این حال، همانقدر که آغاز هر سفر کارآفرینانه هیجان انگیز است، از طرفی دیگر می‌دانیم که راه‌اندازی و مدیریت کسب‌وکار در طولانی مدت، از لحاظ ذهنی، احساسی، معنوی، جسمی و صد البته از نظر مالی سخت و طاقت فرسا است. در حقیقت، از هر ۱۰ کسب و کار در ایالات متحده، هشت کسب‌وکار پس از ۱۸ ماه از شروع و راه‌اندازی، ورشکسته می‌شوند. تکان‌دهنده‌تر از این؟ پس از گذشت ۱۰ سال، تنها چهار کسب‌وکار از هر صد کسب‌وکار، فعالیت می‌کنند.
اگر این آمار به اندازه کافی برای منصرف کردن شما از با سر شیرجه زدن در دنیای تجارت کافی نیست، تنها نیستید؛ چراکه ۲۸ میلیون کسب‌وکار کوچک در ایالات متحده با ۲۲ میلیون کارشناس حرفه‌ای به صورت خویش‌فرما کار می‌کنند. واضح است که آتش کارآفرینی در قلب‌ها و اذهان بسیاری از افراد زنده و پویا است، نه فقط در ایالات متحده، بلکه در سراسر جهان.

با توجه به اینکه تنها ۲۰ درصد از کسب‌وکارها به این دوره ۱۸ ماهه دست پیدا می‌کنند و ۹۶ درصد از تمام کسب‌وکارها در عرض ۱۰ سال ناپدید می‌شوند، سوالی که بیش از هر سؤال دیگری پرسیده می‌شود این است که چگونه یک کسب‌وکار در بلند مدت به موفقیت دست پیدا می‌کند. باوجود اینکه راه‌اندازی کسب‌وکار به اندازه کافی آسان است، واضح است که طول عمر کسب‌وکار است که بیش از همه ما را گرفتار خود می‌کند.
این سؤال را مطرح می‌کنم چون پاسخ‌ها بسیار بیشتر از آنچه اکثر مردم فکر می‌کنند، اساسی هستند. دلیلی وجود دارد که سرمایه‌گذاران روی سابقه افراد که در پس کسب‌وکارشان نهفته است، سرمایه‌گذاری می‌کنند، به‌جای آنکه تنها بر کسب‌وکار یا ایده صرف، سرمایه‌گذاری کنند. می‌توانید ایده‌ای خلاقانه برای نوعی نوآوری یا محصول انقلابی جدیدی داشته باشید و کسب‌وکاری را با آن راه‌اندازی کنید، اما به این معنی نیست که موفق می‌شوید.
اگر فردی که کسب‌وکاری را راه اندازی می‌کند فاقد عناصر اصلی و اساسی کارآفرین موفق باشد، صرف‌نظر از این که چه مقدار سرمایه به آن کسب‌وکار تزریق می‌شود یا چه استراتژی بکار گرفته می‌شود، نهایتاً با شکست مواجه خواهد شد. شاید فردا روز شکست نباشد اما نهایتاً شکست پیش‌روی چنین کسب‌وکار است. شاید ۱۰ سال بعد، از این کسب و کار چیزی جز خاطره ای دور باقی نمانده باشد.
پس دستورالعمل جادویی برای موفقیت کسب‌وکار در دراز مدت چیست؟ فرمولی که بعضی از موفق‌ترین کارآفرینان دنیا، برای درک مسائل بکار می‌برند، چیست؟ مشخص است که باید سریع، نوآور و سازنده بوده و اقدامات کارآمدی برای موفق شدن انجام دهید، اما درعین‌حال باید مجموعه‌ای از عادات روزانه درست را در خود ایجاد کنید تا بتوانید به طور خودکار به موفقیت دست یابید.

 

عادات خوب در هر حوزه‌ای، دروازه‌ای را به روی موفقیت می‌گشاید. نه تنها عاداتی که داریم، بر کیفیت زندگی‌مان حکمرانی می‌کنند، بلکه پتانسیل موفقیت ما را نیز منعکس می‌کنند. عادت‌های بد همیشه مانع پیشرفت ما می‌شوند.. با این حال، فقط در مورد حذف عادت‌های بد صحبت نمی‌کنیم بلکه باید عادات مناسب را برای کامیاب شدن در کارآفرینی به خود القاء کنید.
موفق‌ترین کارآفرینان جهان، سخت‌ترین روزها را تحمل کرده‌اند. آن‌ها در طی راه موفقیت تجاری، با سردردهایی بی‌پایان و شب‌هایی بدون استراحت و آرامش، شکست‌های بیشماری را تحمل کرده‌اند. اما تسلیم نشدند. اگر بعضی از معروف‌ترین افراد جهان که شکست را تجربه کرده‌اند را از نظر بگذرانید، پنج عادت عمده در آنها پیدا می‌کنید.
با توجه به مطالعات صورت گرفته، مشخص شد که عادات ما، ۴۵ درصد از رفتار روزانه ‌مان را دربر می‌گیرند، با ایجاد عادت‌های مناسب، بدون نیاز به فکر کردن، به صورت پیش‌فرض، به مجموعه بهتری از عملکردها می‌رسیم. این خودکار سازی، به موفق‌ترین کارآفرینان جهان کمک کرد تا به اهداف بلندپروازانه شان برسند. عاداتشان را تقلید کنید، تا شاید بتوانید به دستاوردهای آنان دست یابید.
با اینحال، قبل از اینکه به عادت‌های خاص بپردازیم، بیایید مختصری به توسعه عادت نگاهی بیاندازیم. همه ما می دانیم که ایجاد عادات خوب یا ترک عادات بد، سخت است. مسیرهای عصبی که در ذهن شکل می‌گیرند، ارتباطات عمیقی را بین شبکه‌های عصبی که دربردارنده افکار، احساسات و اعمال ما هستند، به تشکیل می‌دهند. غلبه بر چنین مسیرهای عصبی، ممکن است برخی اوقات، امکان پذیر به نظر نرسد.

رویکرد تغییرات کوچک در توسعه عادت

بهترین راه برای جایگزین کردن عادت‌های روزانه در زندگی چیست؟ از روشی استفاده کنیدکه رویکرد تغییرات کوچک نامیده می‌شود. این روش صد درصد بهترین راه برای تثبیت عادت است. بنابراین، به طور معمول بین ۱۸ تا ۲۵۴ روز طول می‌کشد تا عادتی ایجاد شود، در واقع باید به کوه بلند تکرار مداوم رفتار صعود ‌کنند. با این وجود، اگر سعی دارید تا یک‌شبه از صفر به صد برسید، نظاره‌گر شکست‌تان در بازگشت به عادات قدیمی و راحت‌تر پیشین خواهید بود.
رویکرد تغییرات کوچک هم شبیه به این کار می‌کند. هر عادتی که خواهان ایجاد آن هستید انتخاب کرده و آن را به قسمت‌های کوچکتر تقسیم کنید. به عنوان مثال، بگذارید بگوییم که می‌خواهید روزانه ۴۵ دقیقه تمرین کنید. پس، فقط با سه تمرین شنا شروع کنید. یا از خانه خارج شوید و فقط سه دقیقه پیاده روی کنید. نکته اینکار چیست؟ تعهدی که می‌خواهید به آن عمل کنید، باید بسیار کوچک باشد، دراینصورت غیرممکن است که بتوانید آن عادت را در خود ایجاد کنید.
نکته رویکرد تغییرات کوچک این است که باید ثابت قدم باشید. بنابراین اگر تصمیم دارید روزانه سه تمرین شنا در روز انجام دهید، باید این عادت را حفط کنید. آنچه که بعد از گذشت چند روز اتفاق می افتد، این است که می‌خواهید آن عادت را بیشتر انجام دهید. پس اگر چند روز اول، روزانه سه تمرین شنا انجام دهید، ممکن یکی دو روز آینده تعداد تمرین روزانه را به چهار شنا برسانید. تنها حین تمرینات، ذره ذره آن را زیاد کنید، ولی به حداقل تعهدی که دارید وفادار بمانید.
وقتی که یک روز، انجام کار یا رفتاری را پشت گوش می‌اندازیم، دیگر به سختی می‌توانید به وضعیت سابق برگردید و از اول شروع کنید. نیروی حرکت روبه جلو را از دست می‌دهید، به همین دلیل رویکرد تغییرات کوچک مهم است. برای مثال، اگر تصمیم دارید سه دقیقه پیاده‌روی کنید، احتمالاً همان دور و اطراف محل زندگی‌تان می‌روید، باید هر روز پیاده‌روی کنید و چند روز یکبار یا هر هفته زمان آن را افزایش دهید.
هر یک از عادات زیر در طول زمان می‌تواند با استفاده از رویکرد تغییرات کوچک ایجاد شود. حتی می‌توانید از این رویکرد برای از بین بردن عادت‌های بد استفاده کنید به این شکل که آنها را در مدت زمان مدیدی محدود کرده تا به طور کامل ازبین بروند. اصلاً کار آسانی نیست. باید نسبت به آنچه انجام می‌دهید آگاه باشید و اگر به اندازه کافی به هدف‌تان متعهد هستید، با گذشت زمان به آن خواهید رسید.

 


۱٫ سحرخیز بودن

مدیر عامل شرکت اپل، تیم کوک ، هر روز ساعت ۴:۳۰ صبح ایمیل‌های کاری را ارسال می‌کند و بعد از آن، ساعت ۵ صبح سری هم به باشگاه ورزشی میزند. یکی از موفق‌ترین مدیران اجرایی جهان، بر اهمیت سحرخیز بودن، بسیار تأکید می‌کند. ولی تنها او نیست. مدیر عامل دیزنی، رابرت ایجر ، ساعت ۴:۳۰ صبح، از خواب بیدار می‌شود، همچنین هوارد شولتز ، قبل از اینکه ۶ صبح به دفترش برود، ورزش می‌کند.
اما دلیلی وجود دارد که این افراد و تعداد بیشماری از موفق‌ترین افراد جهان صبح زود از خواب بیدار می‌شوند. در ساعات اولیه صبح زمانی که جهان هنوز ساکت است، می‌توان بهتر از هر زمان دیگری روی تلاش‌های‌تان تمرکز کنید، به ماهیت همه چیز پی‌ببرید و به اهداف بلندمدت‌تان برسید.
حتی برای افرادی که خود را سحرخیز نمی‌دانند، می‌توانند برای آنکه عادت هر روزه صبح زود بیدار شدن را در خود ایجاد کنند با استفاده از رویکرد تغییرات کوچک و پایبندی به آن، به هدف‌شان دست یابند. برای این منظور، خیلی ساده، هفته اول ۱۵ دقیقه زودتر از خواب بیدار شوید، و هفته بعد نیز ۱۵ به آن اضافه کنید و هفته‌های بعد نیز به همین شکل. آنقدر اینکار را انجام دهید تا به زمان دلخواه‌تان برای صبح زود بیدار شدن برسید.

 


۲٫ مدیریت کارآمد زمان

همه ما ۲۴ ساعت در روز زمان داریم. مهم نیست که کی هستیم، از کجا آمده‌ایم، رنگ پوستمان، مذهب و بقیه ویژگی‌هایمان چیست؛ همه ما تنها ۲۴ ساعت در روز زمان داریم. یعنی ۸۶۴۰۰ ثانیه. همین. نه بیشتر و نه کمتر.
با اینحال، آنچه ما را از یکدیگر متمایز می‌کند این است که چطور از وقت گرانبهای‌مان استفاده می‌کنیم. آیا آن را تلف می‌کنیم؟ یا به صورت مؤثر ازآن استفاده کرده، یا استادانه زمان را برای رسیدن به اهدافمان مدیریت می‌کنیم؟ موفق‌ترین افراد جهان نیز بهترین مدیران زمان در دنیا هستند. اگر مصر هستید تا در دراز‌مدت به موفقیت برسید، باید این عادت روزانه را به زندگی‌تان اضافه کنید.
از سیستم چهارگانه مدیریت زمان استفاده کنید، که اولین بار توسط دوایت دی. آیزنهاور ، رئیس جمهور پیشین، ارائه و بعدها با کتاب استفان آر. کاوی به نام «۷ عادت مردمان مؤثر» معروف شد. این بهترین استراتژی برای مدیریت زمان و نهایتاً دستیابی به اهدافتان است.

 


۳٫ تعیین روزانه اهداف

کارآفرینان موفق نه تنها اهداف بلندمدت خود را تعیین می‌کنند، بلکه هر روز اهداف روزانه یا کوتاه مدت‌شان را نیز مشخص می‌کنند. اهداف روزانه یا کوتاه مدت را بر اساس اهداف بلندمدت خود تعیین می‌کنند. اهداف روزانه در مقیاس کوچکتر، دید بهتری به شخص می‌دهد، به جای آنکه شدت و حدت اهداف عظیمی که می‌خواهیم طی سالیان دراز به آنها برسیم، ما را از پا درآورند.
بنجامین فرانکلین نیز مشهور است به اینکه در پایان هر روز، سؤال «امروز چه کار خوبی انجام دادم؟» را از خود می‌پرسید. با دانستن اینکه این سؤال را از خود می‌پرسید، هر روز بهتر از روز بعد می‌توانست اهداف مناسب را برای ماندن در مسیر درست تعیین کند، گرچه ممکن بود برخی اوقات اینکار برایش بسیار دشوار بوده باشد.
استیو جابز نیز یکی از آنهایی بود که هر روز وقتی به آینه نگاه می‌کرد این سؤال را از خود می‌پرسید. در یکی از سخنرانی‌های جشن فارغ التحصیلی دانشگاه استنفورد، به حضار گفت سوالی که هر روز از خودش می‌پرسد این است که: «اگر امروز آخرین روز زندگیت بود، همین کاری را که الان می‌کردی، انجام می‌دادی؟» در ادامه صحبت‌هایش گفت: «هر زمان که چند روز متمادی جواب یکسانی به این سؤال می‌دادم، می‌فهمیدم که باید چیزی را عوض کنم.»

 


۴٫ برنامه‌ریزی موشکافانه

برنامه‌ریزی برای تعیین اهداف بسیار عالی است، اما زمانی که نتوانیم برنامه‌ریزی کنیم، دستیابی به اهداف سخت‌تر می‌شود. موفق‌ترین کارآفرینان دنیا برنامه‌ریزان دقیقی هستند. باید تعیین کنید که چگونه از نقطه الف به نقطه ب بروید تا به خودتان جهت دهید و درک بهتری از چگونگی رسیدن به هدف نهایی درآینده داشته باشید.
یک لحظه در مورد هواپیما فکر کنید. هر هواپیما یک هدف دارد. هدف آن پرواز از یک شهر به شهری دیگر است، در تاریخ و زمان خاصی باید مبدأ را ترک کرده و در تاریخ و زمان دیگری به مقصد برسد. با اینحال، برنامه‌ریزی بسیاری برای رسیدن به این هدف صورت می‌گیرد. هواپیما باید مسیر پیش‌بینی شده، سرعت، ارتفاع و غیره را معین کند.
مثل هواپیما، باید مسیرتان را برای رسیدن به اهداف برنامه‌ریزی کنید. ایجاد یک برنامه عملیاتی عظیم و پیگیری روزانه مسیر پیشرفت، این امکان را به وجود می‌آورد تا زمانیکه متوجه می‌شوید جایی از کار می‌لنگد، مشکلات را برطرف کرده یا رویکردتان را تغییر دهید.
وقتی که هواپیما از میان آب‌وهوای متلاطم و یا ترافیک هوایی عبور می‌کند، مسیر، ارتفاع یا سرعت را تغییر می‌دهد تا در نهایت به هدف مورد نظرش برسد.

 


۵٫ عملکرد مداوم

هر فردی درباره عمل کردن صحبت می‌کند، اما همه نمی‌توانند از آن پیروی کنند و اقدامی برای کارهای‌شان انجام دهند. همواره برای اقدامات‌مان مسیر فرعی جایگزین داریم و مسیر اصلی را نیز تغییر می‌دهیم. مسائلی پیش می‌آیند و تمرکزمان را بر هم می‌زنند اما در نهایت به سمت اهدافمان حرکت می‌کنیم.
با این‌حال، عملکرد مداوم یکی از مهم‌ترین عادت‌های روزانه است که می‌توانید برای رسیدن به موفقیت داشته باشید. با این‌وجود، مشکل ما، فائق آمدن بر قاتل خاموش به نام تعویق است که به اصطلاح راه‌چاره‌ای برای آن وجود دارد که به آن قانون ۱۵ دقیقه‌ای می‌گویند. یکی از کارهایی را که به مدت طولانی کنار گذاشته‌اید، انتخاب کنید سپس زمان‌سنج گوشی موبایل‌تان را تنظیم کرده و فقط ۱۵ دقیقه به آن کار بپردازید.

 
خبرهای تصویری
پر بازدید ترین ها

نظرات ارزشمند شما

خبرنامه